قانون 5-ثانیه برای هکرهای زبان
قانون 5-ثانیه برای هکرهای زبان
احساسات در یادگیری زبان نقش بزرگی بازی میکنند.
چیزی نیست که اغلب درباره آن صحبت شود، بنابراین اجازه بدهید برایتان توضیح بدهم و آن را به طور مستقیم بیان کنم: اینکه در یادگیری یک زبان جدید موفق شوید (یا شکست بخورید) به شدت به این مسئله ربط دارد که چطور احساساتتان را مدیریت کنید.
احتمالا به همین دلیل است که سادهترین مسائل درباره یادگیری زبان اغلب میتوانند سختترین باشند.
ما میدانیم قرار است چه کار کنیم. بعد از همه اینها، همه ما توصیههایی یکسان درباره یادگیری زبان را بارها و بارها شنیدهایم:
“Just get out there and start speaking a language!”
فقط بیرون بروید و صحبت کردن به یک زبان را شروع کنید!
“Be consistent and stick to a learning plan.”
ثابت قدم باشید و یک برنامه یادگیری را از اول تا آخر دنبال کنید.
“If you think you don't have enough time, then make time!”
اگر فکر میکنید وقت کافی برای یادگیری ندارید، پس وقت بسازید!
حقیقت این است که، ممکن است بخواهیم یک زبان جدید یاد بگیریم، اما وقتی بخواهیم خودمان را ثابت کنیم و واقعا کاری برای یادگیری زبان انجام بدهیم، معمولا با شکست مواجه میشویم. میخواهیم یک زبان جدید یاد بگیریم، اما احساسات ما درباره یادگیری زبان (یا درباره زبان) کار را برای ما سخت میکند.
وقتی در نقطهای توقف میکنیم و فکر میکنیم که تغییری در زندگیمان ایجاد کنیم، مغز ما تلاش زیادی میکند تا جلوی ما را بگیرد. یادگیری یک زبان جدید مستلزم انجام کارهایی است که هم ناآشنا هستند و هم ترسناک. مغز از این کارهای جدید و ناآشنا میترسد و تمام ترفندهای روانشناسی را به کار میگیرد تا ما را در منطقه امن زندگیمان نگه دارد.
به همین دلیل است که گاهی با انگیزه بودن و اینکه بدانید چه میخواهید، همیشه هم کافی نیست! باید توانایی خاموش کردن دکمه منع مغزمان را داشته باشیم و از تواناییهای بالقوهمان استفاده کنیم.
قانون 5-ثانیه چیست؟
قانون 5-ثانیه توسط نویسنده برجسته «مل رابینز» (Mel Robbins) به کار گرفته شد که آن را به شکل زیر تعریف میکند:
«هر زمان باید کاری انجام دهید، اما درباره آن مطمئن نیستید، میترسید یا از انجام آن واهمه دارید، به صورت 5-4-3-2-1 بشمرید و وقتی به عدد 1 رسیدید حرکت کنید.»
احتمالا در حال حاضر به سقف نگاه میکنید و با خودتان میگویید «چقدر مسخره! چطور چیزی به همین راحتی میتواند انجام شود؟».
آن را به عنوان یک ترفند ذهنی در نظر بگیرید، یک ترفند سازنده یا هر اسمی که خودتان میخواهید روی آن بگذارید. قانون 5-ثانیه بر اساس اصل «فراشناخت» (metacognition) است و به استراتژیهایی اشاره دارد که شما اجازه میدهد برای رسیدن به اهدافتان با مغزتان مقابله کنید.
با شمارش معکوس، افکاری که شما را از حرکت و پیشرفت کردن باز میدارد، متوقف میکنید. وقتی به عدد «1» میرسید، حرکت کنید و کاری را که میخواهید شروع کنید، بعد از آن است که تمام شک و تردیدها، ترسها و افکار بازدارنده از بین میروند و دیگر نمیتوانند جلوی شما را بگیرند.
شاید مدتی طول بکشد تا عادت کنید از این قانون استفاده کنید، این قانون میتواند ابزار فوقالعاده قدرتمندی باشد تا نتایج یادگیری زبان را تقویت کند.
در ادامه چهار راه به شما معرفی میکنیم تا از قانون 5-ثانیه در یادگیری زبان استفاده کنید:
- اهداف زبانتان را پیشبینی نکنید
تعداد بیشماری قصه درباره مردمانی وجود دارد که یک زبان را در چند ماه یاد گرفتند. اما حتی بعد از خواندن داستان آنها، ممکن است باز هم درباره اینکه در این راه موفق میشوید یا نه، شک داشته باشید.
شک دارید آیا زمان خوبی برای یادگیری یک زبان هست یا نه، یا شاید حس میکنید به اندازه کافی آماده نیستید تا به طور کامل نسبت به یادگیری تعهد داشته باشید.
بنابراین به جای اینکه واقعا زبان یاد بگیرید، نصفه و نیمه به سراغ آن میروید، چند دقیقه در روز با اپلیکیشنها بازی میکنید یا وقتی در آشپزخانه مشغول شام درست کردن هستید، به رادیوی اسپانیایی گوش میدهید (شنیدن غیرفعال).
اگر در برزخ گیر کردید، از قانون 5-ثانیه برای کنار گذاشتن شک و تردیدها و ایجاد یک تعهد دقیق و حرفهای به یادگیری استفاده کنید. منظور ما پیدا کردن انگیزه برای پایان دادن به فکر کردن بیش از حد و در عوض شروع راه است.
برای بعضی مردم، اقدام کردن یعنی پیدا کردن یک شریک تبادل زبانی، برای عدهای دیگر ممکن است ثبتنام در کلاسهای زبان باشد، یا برای عدهای دیگر خالی کردن یک ساعت در روز برای مطالعه و یادگیری زبان، شروع حرکت است.
هر چیزی که هست، وقتی عدد شماره معکوس به شماره «1» میرسد، باید از نظر فیزیکی کاری انجام بدهید.
این کار بیشتر درباره این است که نیروی درونیتان را جمع کنید وکاری انجام بدهید و باعث شوید اتفاقی بیافتد. وقتی قانون 5-ثانیه به این شیوه اجرا شود، میتواند به شما یاد بدهد در نهایت از شک و تردیدهایتان دست بکشید و به قابلیتها و تواناییهایتان باور داشته باشید.
- شیرجه بزنید و یک مکالمه واقعی را شروع کنید
احتمالا خودتان میدانید که بهترین راه یادگیری یک زبان، صحبت کردن به آن زبان است.
اما برای بسیاری از مردم، صحبت کردن یکی از سختترین قسمتهای یادگیری یک زبان است. سناریوی زیر را تصور کنید:
روزی ماشینتان را کنار محل کارتان پارک کردید و وقتی میخواهید هزینه پارکینگ را حساب کنید، متوجه میشوید مردی با دستگاه پرداخت کلنجار میرود. گیج به نظر میرسد و زیر لب زمزمه میکند:
How does this work?
عجب شانسی! به نظرتان این بهترین فرصت برای این نیست که مکالمه به زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری را تمرین کنید و به طور همزمان به کسی کمک کنید؟
برای اینکه سر صحبت را باز کنید، خیلی راحت بپرسید ?Good morning, do you need help
صدایی در سرتان میگوید:
- نه! ارزشش را ندارد.
- شاید نیازی به کمک تو نداشته باشد.
- بعد از این چه میخواهی بگویی؟
- ببین، او میخواهد برود، برای کمک کردن دیر شده است.
این صدا یک مکانیزم دفاعی طبیعی است. تنها هدف آن حفاظت شما از طرد یا رد شدن و قرار گرفتن در موقعیتهایی که ممکن است شرمنده شوید. هیچ راهی وجود ندارد تا این صدا را به طور کامل قطع کنید، چون در بیولوژی بدنتان قرار دارد.
با این حال، با شمارش معکوس از 5 تا 1، میتوانید اولین قدم را بردارید و قبل از اینکه صدای درونتان بتواند شما را متقاعد کند که کمک کردن به یک غریبه ایده خوبی نیست، با او حرف بزنید.
اگر بتوانید هر زمان که با چنین شرایطی مواجه میشوید، از قانون 5-ثانیه استفاده کنید، در نهایت میتوانید راحتتر با این موقعیتها کنار بیایید و با غریبهها سر صحبت را باز کنید. آرامتر خواهید بود که همین مسئله باعث میشود تعاملات مثبتتری با دیگران داشته باشید و اعتماد به نفستان هم هرروز بیشتر میشود.
- وقتی حس میکنید درجا میزنید، به حس ناامیدیتان غلبه کنید
یادگیری زبان هیچوقت یک خط صاف نیست. ممکن است در ابتدا و برای چند ماه به سرعت پیشرفت کنید و بعد از آن ناگهان با سر به دیوار برخورد کنید:
- مباحث گرامر پیچیده میشوند و حتی از فکر کردن به آن مغزتان درد میگیرد.
- گوش دادن به صحبتهای بومیان مثل گرفتن گلوله و کلماتی که از دهانشان بیرون میآید مثل شلیک گلوله است.
- عبارات و کلمات جدید را به خاطر میسپارید اما وقتی میخواهید از آنها استفاده کنید، مثل یک دفتر سفید، هیچکدام یادتان نمیآید.
- تلفظ کلماتتان هنوز هم بد است.
عدم پیشرفت در یادگیری زبان میتواند بیش از حد ترسناک باشد و گاهی، بزرگترین منتقد خودمان هستیم. مردم دوست دارند نگران باشند یا به خودشان شک کنند، تا جایی که این ویژگی به عادت تبدیل میشود.
بعضیها ممکن است بگویند «شاید واسه این کار ساخته نشدم.»
وقتی این احساسات به نقطه جوش میرسند، دقیقا همان جایی است که مردم یادگیری زبان را رها میکنند یا «به خودشان استراحت میدهند» و تصمیم میگیرند چند ماه یا چند سال بعد که زخمهای این تجربه نافرجام بهتر شد، یادگیری را از سر بگیرند.
اگر شما هم در چنین شرایطی قرار گرفتید، قانون 5-ثانیه را به کار بگیرید تا احساساتتان آرام شوند و آرامش دقیقا همان چیزی است که میخواهید. شمارش معکوس، افکار منفی را از ذهنتان دور میکند و مغزتان را ریست میکند و به شما اجازه میدهد کنترل اوضاع را به دست بگیرید.
وقتی توانستید خودتان را کنترل کنید، میتوانید افکارتان را به سمت مثبتنگری و صبر تغییر بدهید و از اول شروع کنید. این مسئله را باور کنید که درجا زدن و ناامیدی در یادگیری زبان، تجربهای کاملا طبیعی و اجتنابناپذیر است. باید بدانید چه چیزی شما را از پیشرفت باز میدارد، برای آنها اقدامات لازم را انجام بدهید و به سمت جلو حرکت کنید.
- از تنبل شدن و سستی کردن دوری کنید
جلسه هفتگیتان برای یادگیری زبان انگلیسی تا نیم ساعت دیگر در کافه نزدیک محل زندگیتان برگزار میشود. بیرون هوا به شدت سرد است و باد شدیدی میوزد. ماشینتان زیر کوهی از برف دفن شده است. یک پتوی گرم و فیلم سینمایی، گزینههای خوبی هستند که شما را خانهنشیدن کنند.
با خودتان فکر میکنید «حالا هفته دیگه میرم.»
در این نقطه است که مغزتان این تصمیم را تایید میکند و با دلایل منطقی به شما تلقین میکند که باید در خانه بمانید. شاید دفعه بعد هم همین افکار شما را در خانه نگه دارند. شاید امشب قسمتی از سریال «نارکوها» (Narcos) را ببینید و کمی زبان تمرین کنید. از هیچی بهتر است، نه؟
پیدا کردن انگیزه برای انجام کاری، سختترین قسمت است. شاید روزی که قبول کردید در جلسات هفتگی شرکت کنید، وقت کافی داشتید و سرتان درد میکرد برای چنین دورهمیهایی. اما با گذر زمان و تجربههای راحتتر، مثل لم دادن روی مبل و تلویزیون دیدن، باعث میشود قید جلسات هفتگی را بزنید.
قانون 5-ثانیه، راهی عالی برای دور شدن از این عادتهای بد و بیخود است. همزمان با شمارش معکوس، قسمت تنبل درونتان را دور میکنید و با خودتان میگویید «من تنبل نیستم!». وقتی به عدد «1» میرسید، نه تنها در خانه را به روی بوران و برف باز میکنید، بلکه دری را به سوی نسخه بهتری از خودتان هم باز میکنید.
گاهی تصمیمات کوچک در زندگی روزمره هستند که بیشترین تاثیر را دارند. در طول زمان با دستیابی به موفقیتهای کوچک، خودتان را برای تغییرات بزرگ و حتی نتایج فوقالعادهتر آماده میکنید.
راههای تمرین قانون 5-ثانیه
قانون 5-ثانیه یک ابزار است. مثل هر ابزار دیگری، هر چه بیشتر از آن استفاده کنید، مهارتتان در استفاده از آن بیشتر میشود. اگر دیگر از آن استفاده نکنید، احتمالا بعد از مدتی به الگوها و تواناییهای قبلیتان برمیگردید، که ظاهرا خیلی ریشهدار و عمیق هستند و تغییر آنها سخت است.
برای اینکه راهتان را به سوی استفاده از قانون 5-ثانیه هموار کنید، از کارهای کوچک، مثل صبح بیدار شدن از خواب شروع کنید. به جای اینکه تا دقیقه نود بخوابید و بعد از شنیدن صدای زنگ ساعت بیدار شوید، از 5 تا 1 بشمارید و از تختخواب بلند شوید.
همزمان با تمرین قانون 5-ثانیه، با عادتهای بد، ترسها، ناامنیها و بهانههای الکی که سالهاست شما را از پیشرفت منع کرده است، مقابله میکنید.
در طول زمان، میتوانید به تمام افکار منفی و موانع پیشرفت غلبه کنید، اعتماد به نفستان را تقویت کنید و برای رسیدن به مهارت کامل و سلیس و روان صحبت کردن به یک زبان جدید، قدمهای بزرگ بردارید.
پس خودتان را محک بزنید و نتیجه قانون 5-ثانیه در زندگیتان را به ما هم بگویید.