روشی رایج برای یادگیری زبان، یادگیری ناخودآگاهو ضمنی است. با این روش، یادگیری زمانی حاصل میشود که هیچ تلاشی نمیکنیم. وقتی پشت میزی مینشینیم و با تمرکز و دقت بالا خواهان یادگیری هستیم، فرایندِ غیرارادیِ یادگیری متوقف میشود. در مقابل وقتی بدون هیچ نیت خاصی برای یادگیری، به موسیقی یا فایلی صوتی یا فیلمی به زبان اصلی گوش میکنیم، ذهن به شکل ناخودآگاه صداها، لهجهها، لغات و گرامر را جذب میکند. حتی اگر شما یادداشتبرداری نکنید یا به زبان انگلیسی صحبت نکنید، پیشزمینهی ذهن شما در پشت پرده مشغول کمکرسانی از طریق ثبت و ضبط اطلاعات ناخودآگاه است. حقیقت بسیار جالب این است که ما از شنیدن واژههایی که معنایشان را نمیدانیم هم یاد میگیریم، حتی زبانهای ساختگی نظیر «زرگری» هم تنها با گوش دادن قابل یادگیری هستند. وقتی به زبانی خارجی گوش میدهیم، بدون تمرکز دقیق برای یادگیری، اطلاعات در ذهن ثبت میشوند و در بزنگاهها ظاهر میشوند و به ما کمک میکنند. علت این امر، شنیدن الگوهای زبانی است؛ یعنی راهی طبیعی برای یادگیری زبان. در این حالت، اتفاقی مشابه نحوهی یادگیری کودکان رخ میدهد. کودکان در آغاز یادگیری برای حرف زدن، فقط میشنوند. آنها میلیونها واژه میشنوند؛ واژههایی که معنایشان را نمیدانند، ولی بعد از مدتی شروع به حرف زدن میکنند و از تمام آن اطلاعات ناخودآگاه بهره میبرند. تا جایی که میتوانید گوش دهید، یعنی به شکل پیوسته در هر زمانی که توانستید به چیزی به زبان انگلیسی گوش فرا دهید. مثلا در منزل یک فایل انگلیسی پخش کنید. در اوقات فراغت سر کار با هدفون انگلیسی گوش کنید یا هر زمان دیگری. اخبار انگلیسی نگاه کنید، کتابهای صوتی گوش کنید. اگر مقدور است با کسانی که به زبان انگلیسی صحبت میکنند، معاشرت داشته باشید و در تمام این موارد برای یادگیری تلاش نکنید. فقط اجازه بدهید گوش شما با واژگان و ترکیبات انگلیسی عجین و آشنا شود. مثلا همزمان با شستن ظرفها یا ورزش کردن و هر کار دیگری برای خودتان انگلیسی پخش کنید.
۲. شباهتها را دریابید
یکی از سختترین بخشهای یادگیری هر زبان جدیدی، آشنایی با صداها و آواهای آن است. مثلا ممکن است در زبان انگلیسی آواهایی موجود باشد که در زبان مادری شما به هیچ عنوان استفاده نمیشوند. خوشبختانه بشر به گونهای است که آواهای جدید را میشناسد و تفاوتها را به خوبی درک میکند و میپذیرد. مثلا چسبیدن دو حرف بیصدا در کنار هم کمی عجیب است، اما ساختارهای مشترک و توانایی تشخیص آوایی مغزی، استفاده از آنها را به شکل منطقی ممکن میسازد. توجه کنید بسیاری از واژگان در انگلیسی با B و L در کنار هم آغاز میشوند ( مثل Blink)، خب این ساختاری است که بهطور طبیعی مغز آن را دریافت و استفاده میکند. اما Lb ترکیب عجیبی و تلفظ آن سخت و دشوار است و در ساختارهای آوایی زبانی استفاده نمیشود. منظور وجود شباهتها و ساختارهای منطقی مغزی و آوایی است که در تمام زبانها مشترک است و در نتیجه پذیرش ترکیبهای جدید را در هنگام یادگیری ممکن میسازد. وقتی مشغول یادگیری زبان انگلیسی هستید، از این ویژگی طبیعی بهره ببرید. مثلا به واژهای برمیخورید که نوشتن آن عجیب است و در تلفظ آن شک دارید، سعی کنید واژه را یک بار تلفظ کنید و اگر به شکل غیرمنطقی تلفظ آوایی رسیدید، به احتمال بسیار زیاد واژه اشتباه است یا املای درست آن را نمیدانید. در حقیقت مغز ما خودبهخود در تلفظ واژگان جدید و ساختهای آوایی ما را تصحیح و یاری میکند.
3.صداهای جدید را جداگانه بیاموزید
یادگیری زبانهای جدید مثل انگلیسی شیوه عملکرد مغز را تغییر میدهد، پس سعی کنید برای پرسشِ چگونه زبان انگلیسی را سریع یاد بگیریم، پاسخی بیابید، چون با یادگیری زبان انگلیسی مغز شما شروع به رشد میکند. پژوهشها نشان میدهد با یادگیری زبان انگلیسی یا سایر زبانهای خارجی، بخشی از مغز رشد میکند و بزرگتر میشود. هر چه این رشد بیشتر باشد یادگیری سایر زبانها هم سادهتر میشود. بخش جالب این پژوهش درباره واکنشهای مغز نسبت به صداهای جدید است. مثلا برای یادگیری حروفی مثل L و R در انگلیسی، شنوندهی غیربومی در برخی موارد با مشکل مواجه است. مثلا ژاپنیها این مشکل را دارند، چون برای تلفظ این صداها دو شکل الفبایی جداگانه ندارند. در نتیجه تنها یک بخش از مغز ژاپنیها به این دو صدای مجزا واکنش نشان میدهد. پس قبل از یادگیری زبان انگلیسی با صداها و آواهای آن آشنا شوید و تلفظهای هر یک را به خوبی یاد بگیرید. بعضی حروف و صداها سختتر هستند، پس روی آنها بیشتر کار کنید. مثلا همه ما تجربه خندهدار تلفظ «TH» را داشتهایم، تلاش برای بیان درست آن معمولا منجر به فوران مقدار متنابهی بزاق دهان به صورت مخاطب میشود یا «ع» در زبان عربی که به شکل اصوات عجیب و غریب درمیآید، اما با تکرار و شنیدن و تمرین به راحتی و بدون حرکات محیرالعقول میتوان این حروف تازه را تلفظ کرد. میتوانید با شنیدن واژهها و حروف جدید به شکل آرام و بخش به بخش به تلفظهای جدید و دقیق دست پیدا کنید.
۴. از مجموعه واژگان مرتبط کمک بگیرید
وقتی از واژههای مشابه و مترادف از لحاظ معنی کمک میگیرید، پلی میان صدای واژهها، تصاویر و شکل آنها ایجاد میشود. یعنی چه؟ مثلا هنگامی که واژهی انگلیسی خورشید را میآموزید، در کنار آن واژههای گرم و داغ و پرتو و… را نیز یاد بگیرید. بعدا هنگام استفاده از واژههای مذکور، خانوادهی واژههای مرتبط با آنها سریعا به ذهن شما میآیند و در حرف زدن و جملهسازی به شما کمک خواهند کرد. دانشمندان دریافتهاند پیدا کردن ارتباط میان واژهها برای حرف زدن، فرایند یادگیری را ساده و سریع میکند. این مسئله از طریق مطالعه زبان ناشنوایان و یادگیری آنها از طریق یافتن ارتباطات میان علایم ناشنوایی بررسی شده است. پس وقتی یک لغت جدید را یاد میگیرید، سعی کنید ارتباطات آن را با واژگان دیگر به ذهن بسپارید. از دست و بدن خود نیز برای یادگیری استفاده کنید یا میتوانید به جای نوشتن معنای آنها به شکل حروف، از کشیدن تصاویر بهره ببرید. بهطور کلی با نقاشی کردن یا یافتن واژگان مرتبط از لحاظ معنی، واژه را در مغز خود همراه با یک نشانه حفظ میکنید.
۵. به جای قوانین و دستورالعملها، الگوها را به خاطر بسپارید
در یادگیری زبان انگلیسی سعی کنید الگوهای موجود در زبان را بیابید و آنها را به خاطر بسپارید. اگر سالها هم گرامر و دستور زبان بخوانید، همچنان نمیتوانید به سادگی صحبت کنید. برای حرف زدن باید مغز خود را با الگوهای موجود در زبان آشنا کنید. به جای تلاش بیهوده برای حفظ کردن گرامر به مثالها نگاه کنید. مثلا در آغاز یادگیری همه میدانند که جملات را چگونه منفی کنند، اما عدهی کمی در هنگام صحبت کردن سریعتر میتوانند از آن در جملاتشان بهره ببرند. در عوض با تهیهی فهرستی از الگوهای منفی کردن در مثالها میتوانید برای مغز محترمتان شیوه و الگوی منفی کردن را جا بیندازید.
6.لغت هارا در جمله ها و عبارات یاد بگیرید
بعضی لغتها به تنهایی یک معنا دارند، اما وقتی در عبارات و جملات قرار میگیرند، معنایی کاملا متفاوت ایجاد میشود. در زبان انگلیسی تعداد این واژهها خیلی زیاد است. پس سعی کنید به جملات و کاربرد واژهها در آن دقیق شوید. در گذشته زبانشناسان معتقد بودند انسان ابتدا جملات را میشنود و سپس آنها را به بخشهای مختلف تقسیم میکند، اما مطالعات اخیر نشان میدهد توجه مغز دربارهی جملات و عبارات بیشتر به ترتیب لغات است. این ترتیب و توالی در مغز الگوهایی ایجاد میکند که حفظ و به خاطرسپاری را سادهتر میکنند. مصداق این مسئله در زبان فارسی ترکیبی مثل باد و باران است. توالی به خاطرسپاری واژگان را آسانتر میکند. حال اگر به هزار و یک دلیل زبانشناسی و مغزی جای این دو عوض شود به خاطرسپاری و بهکار بردن این عبارت سختتر میشود. گذشته از اینها به خاطرسپاری یک لغت تنها خیلی سختتر است، زیرا اغلب لغات تنها یک معنی ندارند. اگر لغتی را تنها با یک معنا میشناسید لزوما نمیتوانید از آن استفاده کنید. پس وقتی مشغول یادگیری لغات هستید، یاد بگیرید چگونه در عبارات و مکالمهها از آنها استفاده میشود. گاهی حروف اضافه معنی افعال را به کلی تغییر میدهند. پس دوستان زباندوست، اگر میخواهید یادگیری زبان برایتان دوستداشتنی باشد، لغات را در عبارات بیاموزید. اگر راهکارهای ظریف را بدانیم، بهطور قطع به سادگی درمییابیم که چگونه زبان انگلیسی را سریع یاد بگیریم.
۷. یادگیری با موسیقی را فراموش نکنید آیا اشعار کودکانهای مثل «شبا که ما میخوابیم آقا پلیسه بیداره» یا «اتل متل توتوله…» و… را به خاطر دارید. بله، حتما این اشعار شیرین و بعضا بیمنطق را به یاد دارید. علیرغم اینکه از زمان یادگیری آنها هزاران سال نوری که نه، اما سالها میگذرد، همچنان در مغز شما جا خوش کردهاند. علت این است که وقتی کودک هستیم، موسیقی نقش تعیینکنندهای در یادگیری ما دارد. تکرار شعر و موسیقی به کودکان برای به خاطرسپاری زبان کمک شایانی میکند. این مسئله برای بزرگسالان هم صادق است. مهارتهای زبانی موضوعی جدی است و وقتی در کنار موضوعی مفرح چون موسیقی قرار میگیرد، تأثیرگذاری یادگیری بیشتر میشود. تحقیقات نشان میدهد نحوه عملکرد مغز ما در هنگام یادگیری موسیقی و زبان مشابه است. تفکیک صداها در زبانآموزی دقیقا شبیه تفاوت صداهای آلات موسیقی مختلف است. بهعبارتیدیگر، زبان نوعی موسیقی است. یادگیری مهارتهای زبانی با استفاده از موسیقی، روند آموزش را سریعتر و سادهتر میکند. اشعار و آهنگهای زیادی برای آموزش زبان انگلیسی وجود دارد. به این اشعار گوش بدهید و با آنها همخوانی کنید. برای این پرسش که چگونه زبان انگلیسی را سریع یاد بگیریم، جوابهای متعددی وجود دارد. برخی از این روشها سریعتر و برخی طولانیتر عمل میکنند. با مطالعهی روشهای مختلف، مناسبترین راه را برای خود انتخاب کنید و شک نکنید با ممارست و پایبندی به روشها مثل یک بومی انگلیسی صحبت خواهید کرد. یادگیری زبانهای خارجی همت میخواهد و پشتکار. با یادگیری درست یک زبان، امکان یادگیری زبانهای بیشتر ساده میشود. کافی است انگلیسی را خوب یاد بگیرید تا بعد بتوانید مثل بلبل فرانسه، اسپانیایی و… را هم بیاموزید. البته یک بلبل فرهیخته و چند زبانه.